کجا بروم ...؟

به نام خدا

 

شل 

افسرده
پوچ و خسته ...

 

دری نیست که از آن بگریزم از این همه ناآرامی؟

دری نیست که از آن، از دنیا فرار کنم؟

 

بگویید کالسکه را آرام تر برانند ... من سرم گیج می رود ...

و چشمانم، از درد، می خواهد از حدقه به در آید ...

نظرات 4 + ارسال نظر
spa شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:34 ق.ظ

این کالسکه همونی نیس که امیلی دیکنسون هم سوارش بود که؟...نه نیس! ولی خوب طبیعت کالسکه تکون خوردنه...طبیعت دل و روده هم در این شرایط به هم خوردنه!کلن همه چیز طبیعیه!!!

سلام.

بنابر این کاش همه چیز غیر طبیعی می بود... !

Asal دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 03:17 ب.ظ http://maaaaan.persianblog.ir

منم سرم گیج می ره !

علی ودایع چهارشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 06:15 ق.ظ http://siyasatpisheh.persianblog.ir

سلام
کالسکه شوما را نمی دانم اما کالسکه ما بیشتر از آن چیزی که در ذهن بگنجد دهشتناک شده!

Asal سه‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:40 ب.ظ http://maaaaan.persianblog.ir

ای دوست کوشی ؟

سلام.

ممنون. هستم. اما حالم خوب نیست... همینجا هم به زور میام ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد