هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم
هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم
شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا
بر منتهای همت خود کامران شدم
...
دوشم نوید داد عنایت که حافظا
بازآ که من به عفو گناهت ضمان شدم
ادامه...
این کالسکه همونی نیس که امیلی دیکنسون هم سوارش بود که؟...نه نیس! ولی خوب طبیعت کالسکه تکون خوردنه...طبیعت دل و روده هم در این شرایط به هم خوردنه!کلن همه چیز طبیعیه!!!
این کالسکه همونی نیس که امیلی دیکنسون هم سوارش بود که؟...نه نیس! ولی خوب طبیعت کالسکه تکون خوردنه...طبیعت دل و روده هم در این شرایط به هم خوردنه!کلن همه چیز طبیعیه!!!
سلام.
بنابر این کاش همه چیز غیر طبیعی می بود... !
منم سرم گیج می ره !
سلام
کالسکه شوما را نمی دانم اما کالسکه ما بیشتر از آن چیزی که در ذهن بگنجد دهشتناک شده!
ای دوست کوشی ؟
سلام.
ممنون. هستم. اما حالم خوب نیست... همینجا هم به زور میام ...