به نام خدا
چیزی نیست،
سخت نیست،
غصه نخور...
مثل شطرنج می ماند. تمام مهره ها را برایت می چینند. تو حق انتخاب نداری. فقط باید آنها را تکان دهی: یکی به جلو، دو تا به راست، چهار تا به چپ ... و اگر اشتباه کنی، باخته ای... آن وقت، در این نقاشی عینی شده، دلت را باخته ای، آبرویت را باخته ای، عمرت را باخته ای، جوانیت را، نشاطت را ...
و تمام روضه های گذشته و آشنای قدیمی.
بازی است دیگر... آخرش می آموزی ... بستگی به شرط بندی ات دارد، یا قبل از باخت، با بعد از باخت...
این قانون زندگی است ...